رنگین کمان
از همه جا از همه رنگ
جمعه 18 / 3 / 1390برچسب:, :: 13:2 :: نويسنده : محمدحسین

ريشه حجاب در تاريخ كهن ايران

حجاب به معناي پوشاندن بدن از نامحرمان، امري فطري است كه براي حيات اجتماعي انسان ضرورت دارد. برهنگي و بي حجابي و حتي بدحجابي از جمله تنشهاي فرهنگي، اجتماعي است كه جوامع را در آستانه فروپاشي قرار داده و نمونه بارز آن را مي توان در غرب بي بند و بار كنوني جستجو كرد.

معمولا حجاب را يكي از احكام برجسته اسلامي مي دانند كه البته در قرآن كريم رباني نيز به صراحت در سوره احزاب و نور از آن ياد شده است و براين اساس در تمامي تبليغات و تهاجمات فرهنگي- رواني غرب، حجاب را با پوشش اسلامي و حتي چادر برابر مي دانند!!

اما جالب اينجاست كه با توجه به فطري بودن مقوله حجاب، تمامي اديان آسماني، جامعه را به سوي آن فراخوانده و حتي در قوميت ها و ملل گوناگون با ريشه تاريخي كهن نظير ايران بعنوان يك فرهنگ نهادينه شده است!

در ايران باستان، چادر قبل از حضور دين مبين اسلام بعنوان مقوله اي «ملي» مطرح بوده است تا بدانجا كه...........

ادامه مطلب ...
جمعه 18 / 3 / 1390برچسب:, :: 1:6 :: نويسنده : محمدحسین

 

حجاب و عفاف و تعريف آنها

بـرخى كتـب لغت حجاب را اين گونه تـعريف كرده اند: الحجاب:

المنع من الـوصـول; حـجـاب يعـنى آنچـه مانع رسـيدن مى شـود. برخى گفته اند: حجب و حجاب هر دو مصدر و بـه معناى پنهان كردن و منع از دخول است. و به عنوان شاهد آيه شريفه ((و من بـيننا و بينك حجاب)) را ذكر كرده اند. در ديگر كتـابـهاى لغت حجـاب را بـه معناى ((پـرده)) آورده و نوشته اند: امرإه محجوبـه(محجبـه); زنى كه پوشانيده است خود را به پوشاندنى. بـا تـوجه بـه معانى ذكرشده حجاب امرى ظاهرى و در ارتبـاط بـا جسم است, اگر چه اين پـوشش بـرخاسته از اعتقادات و باورهاى درونى افراد است, ولى ظهور در نشئه مادى و طبيعى دارد; يعنى پوشش ظاهرى افراد و بـويژه زنان را حجاب مى گويند, كه مانع از نگاه نامحرم به آنان مى شود. عفاف نيز داراى معانى گوناگونى است, كه در مجموع تعريف كاملى را بـه ما خـواهد داد. راغـب اصـفـهانىمي نويسد:عفت حالتى درونى و نفسـانى اسـت كه تـوسـط آن از غلبـه شهوت جلوگيرى مى شود. البته قابـل ذكر است كه در قرآن كريم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است; گاه بـه معناى خودنگهدارى و پـاكدامنى است كه در مورد برخى افـراد آمده اسـت, مانند; و ان يسـتـعـفـفـن خـير لهن و: وليستعفف الذين لا يجدون نكاحا. گاه ((عفت)) به معناى قناعت آمده و مسايل مالى مورد نظر است, نظير; و من كان غنيا فليستعفف و من كان فقيرا فليإكل بالمعروف; و آن كس كه توانگر است, بايد(از گرفتـن اجرت و سرپـرستـى)خوددارى كند و آنكه تهيدست است, مطابق عرف بخورد.

آنچـه مورد نظر اسـت, مفهوم اولى اسـت; يعنى خودنگهدارى از شهوت و مسايل جـنسى; اگر چه مى تـوان بـراى هر دو معنا واژه عفت را آورد و ضررى به مفهوم آن نمى خورد. ديگر كتب لغت نيز آورده اند: تعفف(عفت داشتن): نگاه داشتن نفس از انجام حرام و درخواست از مردم است. برخى از لغت شناسان, عفت را بـه معناى ((ترك شهوات و پاكى خوى و جسم)) آورده اند.  از معانى ذكرشده براى حجاب و عفاف مى تـوان نتـيجه گرفت كه عفاف نوعى حجـاب درونى است كه انسان را از گناه بـازمى دارد. حفظ چشم, گوش, قلب و تمامى اعضا و جوارح از هر گونه خطا و گناه عفاف است كه حاصل اين عفت و حجـاب درونى, پـوشش ظاهرى است. بـه تـعبـيرى لطيف تـر; حـجـاب ميوه عفاف اسـت و عفاف ريشـه حـجـاب. بـرخى افراد ممكن است حجـاب ظاهرى داشتـه بـاشند, ولى عفاف و طهارت باطنى را در خويش ايجاد نكرده بـاشند. اين گروه, از حجاب تنها پوسته اى و ظاهرى بى معنا دارند, و از سوى ديگر كسانى هستند كه ادعاى عفاف كرده و با تعابيرى همچون; من قلب پاكى دارم, خدا با قلبها كار دارد, آدم بايد چشمش پاك باشد و ... خود را سرگرم كرده و مصداق ((ليفجر امامه)) مى شوند. انسانهايى چنين بايد در قاموس انديشه خود نكته اى اساسى را بـنگارند و آن اين است كه درون پاك, بيرونى پاك مى پروراند و هرگز قلب پاك موجب بارور شدن ميوه ناپاكى به نام بى حجابى و بدحجابى نخواهد شد

 

صفحه قبل 1 صفحه بعد


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 198
بازدید کل : 111196
تعداد مطالب : 82
تعداد نظرات : 59
تعداد آنلاین : 1



ذکر روزهای هفته تاریخ روز اوقات شرعی
روزشمار غدیر پخش زنده حرم حدیث موضوعی مهدویت امام زمان (عج) سوره قرآن آیه قرآن